بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
گفتی زناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
یعقوب وار وا اسفا ها همی زنم
دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
ولله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
دانلود آهنگ بنمای رخ از حمزه نجیب
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
زین خلق پر شکایت و گریان شدم ملول
آن های و هوی و نعره مستانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنکه یافت می نشود آنم آرزوست
پنهان ز دیده ها و همه دید ها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
نظرات