هفتاد و دو پروانه؛ پروانه ی فرزانه
شمع رخ حق دیدن، رفتند چو مستانه
رفتند همه مه رویان
لا حول و لا گویان!
آن منزل توست نی این! رفتند از این خانه
از ساغر دل داده؛ مدهوش و افتاده
دانلود نوحه هفتاد و دو پروانه از حسین فخری
از پیر خراباتش؛ تا کودکِ دردانه
پیراهن خودبینی؛ از تن بدر آوردند
تا که نشود حایل… بین خود و جانانه
رفتند چو کبوترها؛ مستانه و بی پروا
با آن که بدانستند؛ دامی است و بی دانه
این نی که فنا باشد
در عین بقا باشد
نظرات